20 سال گذشته تغییری در درک والدین و جامعه از اسباب بازی دورا ایجاد کرده است، به طوری که والدین و سایر مراقبان به طور فزایندهای اسباببازیها را برای رشد، خودتنظیمی و عملکرد اجرایی کودکان مهم میدانند.
تعدادی از عوامل زمینهای مرتبط با یکدیگر به این تغییر کمک کرده اند، از جمله: افزایش شناخت رشد اولیه مغز و کودک به عنوان حیاتی برای موفقیت آموزشی.
افزایش شناخت تجربیات اولیه در خانه و در محیط های مراقبت از کودک به عنوان تسهیل کننده رشد اولیه مغز و کودک3 افزایش بازاریابی اسباببازیهای به اصطلاح «آموزشی» که برای تقویت تجربیات اولیه حیاتی است.
ادراک از بازی اسباب بازی به جای تعامل با مراقبین در اطراف اسباب بازی ها که برای رشد کودک مهم است، شامل خودتنظیمی.
افزایش پیچیدگی «اسباببازیهای مجازی» مبتنی بر رسانههای دیجیتال که جایگزین اسباببازیهای فیزیکی میشوند و اغلب توسط مراقبین بهطور نادرست به عنوان دارای مزایای آموزشی درک میشوند.
اگرچه اسباببازیهای باکیفیت رشد کودک را تسهیل میکنند، زمانی که منجر به مشارکت مراقبین در تعاملات مبتنی بر بازی میشوند که سرشار از زبان، تظاهر، حل مسئله، تعامل، همکاری و خلاقیت است، بسیاری از ادعاهای تبلیغ شده برای اسباب بازی ها مبتنی بر شواهد علمی نیستند.
بعلاوه، شناخت فزاینده ای از پتانسیل آسیب در زمینه قرار گرفتن در معرض رسانه های الکترونیکی، سموم محیطی و خطرات ایمنی وجود داشته است.
به طور خاص، رسانههای الکترونیکی با جابجایی تعاملات مراقب و کودک مبتنی بر بازی و کاهش در فعالیتهای شناختی و یا زبان6، 10 و درشت حرکتی، 11 با پیامدهایی برای رشد کودک و پیامدهای سلامتی همراه است.
این گزارش بالینی به نقش ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی اطفال در مشاوره به مراقبان در مورد اسباببازیها در زمینه تغییرات در ادراک مراقبین از اسباببازیها و تکامل آنچه که اکنون یک اسباببازی است، میپردازد.
این مکمل خط مشی موجود آکادمی اطفال آمریکا در رابطه با بازی، 4 رسانه، 12،13 آمادگی مدرسه، 14 استرس سمی، 15،16 پیشگیری از آسیب، 17 سم شناسی، 18 و فقر است.